شاعرانه

شعرهای من

شاعرانه

شعرهای من

خاک ناامید

خاک ناامید؛ در پی چه ای؟ 

 

باز هم بگرد در پی امید 

 

لابه لای سنگ؛ لابه لای گل 

 

کوه باش کوه؛ مرد باش مرد 

 

زخم این درخت سرخ و تازه است 

 

مرهمی بشو بر شاخه های زخم   

 

سایه ات کجاست ای همسفر

 

بی شکوفه گشت شاخه درخت   

 

آه از این هوا؛ این هوای سرد 

 

خاک ناامید ؛ در پی چه ای؟ 

 

گرچه خسته ای؛ باز هم بگرد 

 

 

نظرات 2 + ارسال نظر

سلام
وبلاگ زیبایی داری
موفق باشی

[ بدون نام ] 1387/08/07 ساعت 10:37 ق.ظ

سلام دوست عزیز
در این شعرت امید سوسو می زند و آدم را وادار می کنه که کمی بیشتر در مورد این کلمه فکر کنه امید امید امید ...
و چه خوبه که همه ما وقتی به نقطه تاریک ناامیدی می رسیم بدانیم و باور داشته باشیم که باز هم قطعاْ امیدی وجود دارد
به نظر من که اگه امید داشته باشیم و بخواهیم کاری رو انجام بدیم می تونیم از عهده اش هم بر می آییم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد