خاک ناامید؛ در پی چه ای؟
باز هم بگرد در پی امید
لابه لای سنگ؛ لابه لای گل
کوه باش کوه؛ مرد باش مرد
زخم این درخت سرخ و تازه است
مرهمی بشو بر شاخه های زخم
سایه ات کجاست ای همسفر
بی شکوفه گشت شاخه درخت
آه از این هوا؛ این هوای سرد
خاک ناامید ؛ در پی چه ای؟
گرچه خسته ای؛ باز هم بگرد
سلام
وبلاگ زیبایی داری
موفق باشی
سلام دوست عزیز
در این شعرت امید سوسو می زند و آدم را وادار می کنه که کمی بیشتر در مورد این کلمه فکر کنه امید امید امید ...
و چه خوبه که همه ما وقتی به نقطه تاریک ناامیدی می رسیم بدانیم و باور داشته باشیم که باز هم قطعاْ امیدی وجود دارد
به نظر من که اگه امید داشته باشیم و بخواهیم کاری رو انجام بدیم می تونیم از عهده اش هم بر می آییم