تشنه ام؛ یا گرسنه؟ نمی دانم!!!
می لرزم؛ هوا سرد است
در ظلمت شب در پی چه می گردم؟
یادم آمد
در تاریکی در جست وجوی تو می گردم
تویی که افق پهناوری و سینه ات ابری
ناله ام را شنیدی و مردنم را دیدی...
ای معبود من؛
چه کسی گرمابخش وجودم خواهد شد؟
غیر از تو
چه کسی مرا زنده خواهد کرد؟
غیر از تو
پس مرا از شراب عشقت سیراب گردان!!!
سلام دوست عزیز
هر روز سروده هایت از روز قبل بهتر می شود و بیشتر به دل می نشیند. البته شعرهایت همه خوب هستند
باید بگم وبلاگت خیلی خوبه البته برای کسی که اهل تفکر باشه می تونه خیلی آموزنده باشه
تبسم خانم شما لطف دارید
و خواهش می کنم منو بیشتر از این شرمنده نفرمائید
از اینکه به نوشته های بنده توجه می فرمائید متشکرم.