شاعرانه

شعرهای من

شاعرانه

شعرهای من

عشق

نمی ترسم  من از رسوائی « عشق»  

 

نمی ترسم من از شیدائی« عشق» 

 

 

 

 

کلام نور او آتش زنندم 

 

جمال روی او بی خود کنندم 

 

 

 

 

چو رنجی می رسد از جانب دوست 

 

نمی لرزم شوم دیوانه دوست 

 

 

  

چو ذهنم جانب او می گراید 

 

هوس را در دلم ساقط نماید 

 

 

 

 

چو در عالم چنین یاری که باشد 

 

« پرنده» را غمی سنگین نباشد 

 

 

نظرات 5 + ارسال نظر
[ بدون نام ] 1387/10/12 ساعت 11:27 ق.ظ http://blogpars.blogsky.com

به ما سر بزن ----یاحق

افسون 1387/10/12 ساعت 12:08 ب.ظ

سلام شعر امروزت هم خیلی قشنگ و پرمعنا بود
نازپرورد تنعم نبرده راه به دوست
عاشقی شیوه رندان بلا کش باشد

حسام الدین 1387/10/12 ساعت 12:48 ب.ظ http://sheresobh.blogfa.com

به نام خدا

سلام دوست من

امیر مومنین علی علیه السلام میفرمایند

چگونه شادند به عمری که گذر زمان از آن میکاهد


از آشنایی با شما خوشحالم

نوراله 1387/10/12 ساعت 01:51 ب.ظ http://tarsetanhaye.blogsky.com

چگونه چنین می تراود احساس
اگر این دوست ندارد احساس
برسان سلام ما را به بهاران
کریسمس مبارک دوست من ! به همه اونهایی که خدا را دوست دارند.

duste aziz salam.mamnun az payame tasliatet.mer3.vebloge shoma ham jaleb va sherat aalie.bazam behem sar bezanid

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد