شاعرانه

شعرهای من

شاعرانه

شعرهای من

بهار

بهار پاشید در زمین دلم بذر گل و رفت  

 

گل زده جوانه و بهانه بهار گرفته است 

 

مگر نسیم خیال بهار؛ باران شود بهرگل  

 

رگبار ابرهای بهاری می طلبد؛ جام گل   

 

شکوفه های بهاری تا؛ زشاخسار دلم رویید 

 

به باغ سبز دلم ؛ واژه های طلایی گل داد 

 

بهار عشق جوشید در رگهای گل  

 

باغ دل؛ نشانه سرسبزی و روح؛ نشانه گل   

 

در این تولد بهاری که شعر و غزل جاری است 

 

خانه پاییزی را باید به باد سپرد

 

  

نظرات 1 + ارسال نظر

سلام به دوست خوبم...
ان شا الله حالتون خوب باشه...
از این که در وب خودتون سر زدید متشکرم...همچنین از نظر شما..
مطلبتون یا همون نامتون به خدا خیلی برام جالب بود...
از این مشارکتتون ممنون...
اگه اجازه بدین این مطلب روو در نشریه دانشجویی به کار ببریم...
باز هم متشکرم...

یاا علی مدد

خواهش می کنم
قابلی نداشت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد