شاعرانه

شعرهای من

شاعرانه

شعرهای من

طلب

آنکه در هستی خویش محتاج تر است 

 

دل چگونه می توان بر او ببست 

 

 

 

 

آنکه در هر لحظه در حالی بود 

 

اوچگونه می توان کامل بود 

 

 

 

 

ما طلب کردیم تو را از قلب خویش 

 

تو نگنجی اندر این عقل پشیز 

 

 

 

 

این تمام بود ما از بود توست 

 

ما چه جوییم تو را در جزء جزء  

 

 

 

 

گر دهیم صیقل دل از هر بو و رنگ  

 

خود نمایان می شوی تو بی درنگ 

 

 

 

 

ای «پرنده» تو مجو در عرش و فرش!!!!! 

 

خود؛ فلک باشد؛ نشان مطلقش 

 

 

 

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
فریاد بی صدا 1387/09/25 ساعت 12:24 ب.ظ http://lover72.blogfa.com

دیده زیبابین که باشه همه چیز رو زیبا میبینه.

ممنون از لطف شما که قدم رنجه فرمودید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد